رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

صحبت های من با فسقلیم

کمپین دفاع از حقوق جنین ها

باسلام اینجانب رادین روشنفکر با سپاس از پدر و مادرم خواهان تشکیل کمپین حمایت از حقوق مسلم جنین ها هستم و به نمایندگی از تمام جنین ها در شکم مامانم بست میشینم تا تکلیفم مشخص بشه !!! اول از همه من باید خدمت تمام دست اندرکاران عرض کنم که آقا ما آزادی نیاز داریم !!! کمی فضای بیشتر برای بحث های روشنفکرانه تر و گهگاهی فضای بیشتر از لحاظ حجم و مترمکعب و ... بابا خفه شدیم تو یه وجب جا!!! آخه مگه دست و پا زدن ما رو نمی بینید  ؟؟!!! فکر میکنید داریم شیرین کاری میکنیم؟؟!!؟؟ نه پدر من!!! نه مادر من!!! داریم اعتراض میکنیم ولی کو گوش شنوا!!! کاش این مسئولین یکم صدای من رو میشنیدن یا حداقل تو برنامه 90 در مورد حقوق ما صحبت میشد!...
13 شهريور 1390

تعطیلات آخر هفته

سلام پسر گلم راستشو بخوای تو تعطیلات آخر هفته خیلی خسته شدم به همین دلیل نتونستم بیام و باهات حرف بزنم. بذار برات از شنبه بگم. من و مامان و شما که حسابی هوس چلوکباب کرده بودیم  رفتیم گوشت چرخ کرده گرفتیم و با کمک مامان مریم و بابا احمد و عمو ایرج و خاله مرضیه رفتیم کنار دریاچه دانشگاه و یه چلوکباب بدشکل خوشمزه درست کردیم . البته من که کمکی ندادم و قایق رو انداخته بودم تو اب و دریاچه گردی میکردم!!! راستی با اینکه کار خطرناکی بود مامان فرنازم سوارش کردم ( با اصرار خودش) و با این حساب یه دور سه نفری با هم زدیم و شما اولین قایق سواری عمرت رو کردی . شنبه بعد از ظهر رفتیم خونه عمو ایرج  و خسته و کوفته برگشتیم خون...
12 شهريور 1390

شکایت های رادین

سلام می خوام باهاتون خیلی جدی حرف بزنم!! آخه تا کی من باید در ورطه هولناک بی تجربگی شما دو نفر مورد آماج حمله های خطرناک روحی و جسمی و اعصاب خوردی قرار بگیرم. هان !!!! تا کی!!! بابایی!!!!!!!!!! ، شیطونی نکن!!!!!!!!!! بشین اینجا مخصوصا با شخص شخیص خودتم!!!! اول از همه روی سخنم به آقای پدره!!!! 1) من جنینم !!! نیاز به آرامش دارم!!1 قرار نیست هر وقت شما از سر کار میای من برات آکروبات بازی کنم که !! خوشت میاد یکی هی بهت بگه ملق بزن!! آخه اینم رفتاره شما دارید!!! تازه رفتم تو خواب ناز آقا از در وارد نشده میاد سراغ من رو میگیره!!! رادین خوابه حاجی!! 2) بابایی خان وقت کردی وقتی من بیدارم یکم از کارای بزرگونه خودت دست بکش کامپیوتر رو...
11 شهريور 1390

عید سعید فطر بر همه نی نی ها، مامان نی نی ها، بابا نی نی ها و بقیه مبارک

سلام اینجانب رادین کوچولو عید فطر رو به همه نی نی های درون مامانی و فرا مامانی و خود مامانی ها و بابایی هاشون و مامان بزرگ ها و بابا بزرگاشون و خاله ها و دایی ها و عمه ها و عموها تبریک میگه. در ضمن من هم امسال اولین فطریه عمرم را پرداخت کردم!!! شاید که مورد خشنودی خدا جون قرار بگیره و من رو صحیح و سالم تحویل مامان و بابا بده و بازم ازم حمایت کنه. روی سخنم به بابایه!! بابا جونم عید شما هم مبارک باشه. این رو برا چوب کاری نگفتما!!! در ضمن اینقدر برا من لباس نخرید!!! آخه مگه شما اندازه های من رو دارین!!! اصلا من سلیقتون رو قبول دارم؟؟؟ والا نمی دونم!!! من خودم صاحب نظرما!!! مامانی!!! عاشقتم!!! عیدت مبارک!! ببخشید یکم لگدام محکمتر شده!! آ...
8 شهريور 1390

خرابکاری آقای پدر!!!!!

سلام به گل پسر خودم آقا رادین، امروز بابایی اومده که برات یکی از خرابکاری های دیروزش رو اعتراف کنه !!! بذار برات یکم مقدمه چینی کنم اول!!! میدونی که اینجا دستشویاش آب نداره و مشخصه منزل ایرانیا در بهترین حالت هنرنمایی مردانه امثال بابایی و لوله کشی رو کار و ... است یا استفاده از انواع و اقسام ظروف شبیه آفتابه و ... است. خب اینم میدونی که منزل ما هم یه جوریه که ساختمان خشک شویی مرکزی داره و جایی برای استفاده ماشین لباسشویی تو آپارتمان نیست ولی بازم از اونجایی که ما ایرانیم و نمی تونیم عادی زندگی کنیم ماشین لباسشوییم اوردیم و از اون لوله کذایی مربوط به دستشویی برا ماشین لباسشوییم استفاده میکنیم. خب با این حساب اگه جناب ماشین لباسشو...
7 شهريور 1390

احساس پدرانه

سلام به گل پسر عزیزم رادین عزیزم از اونجایی که تا حضور شما در جمع ما وقت زیادی نمونده و بنا به درخواست 99.9٪ خاله ها و عموهای وبلاگیت اینجانب بابایی تصمیم به ترک عادت زیبای بابا پسند حسادت گرفته ام و سعی به بیان گوشه ای از واقعیت ها در این پست می نمایم. باشد که مورد الطاف مامانی قرار گیرد. و با بیان اینگونه جملات بتوانم با شما و مامانی جبهه مشترک بر علیه ...!!!! ای وای این جمله داره مثل قبلیا میشه که!! زود باید فعلشو پیدا کنم تا اصلاحاتم خراب نشده!!!  بابایی به به به شده!!! همین!!! رادین عزیزم از اینجا به بعد میخوام یه کوچولو با گل پسرم حرف جدی مردونه بزنم: پسرک نازنینم، رادینم، این روزها احساس جدیدی در قلبم شوکوفا شده. احساسی که ...
7 شهريور 1390

ماجرای بابایی و شلوار

از بابایی به رادین کوچولو سلام عزیزکم خوبی رادینم. بابایی اومد ولی جدا بدون شما و مامان اصلا بهم که خوش نگذشت هیچ 3 روز از سخت ترین روزای عمرم رو هم تجربه کردم . خب بگذریم. رادین خان آخه این درسته!! آخه مامانی چقدر فرق !! مگه من پسمل خوبه تو نیستم!!! چرا آخه چرا‍؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میدونم متوجه نشدی بذار برات کل داستان رو میگم. از اونجایی که دانشمندان کشف کرده اند که یکی از نشانه های پسر بودن نی نی چاق شدن مکرر پدر نی نی در ماه های 2 تا 9 است   و این چاق شدن روندی لگاریتمی داره منم خب ادمم و از همه مهمتر مردم، که یه پسر تو راه داره دیگه!!! یکمی چاق شدم (نخند  سرطان که نیست!!! چاقیه تازه زودم خوب میشم). اهان داشتم میگفتم!...
5 شهريور 1390

سفر بابایی

سلام کوچولوی من حالت خوبه عزیز دلم؟ رادین امروز دو روزه که بابایی رفته سفر و تا فردا شبم نمیاد.رادینم مطمئنم حتی نمیتونی‌ تصور کنی‌ که چقدر دلم برای بابایی تنگ شده.آخه تو که هنوز بابایی رو ندیدی که ببینی‌ چقدر مهربونه مطمئنم تو هم که به دنیا بیای دیگه نمیتونی‌ دوریشو طاقت بیاری البته فکر کنم همین الانشم نمیتونی‌.یک ساعت پیش با بابایی چت کردم، تا صداشو از اونور خط شنیدی شروع کردی به تکون خوردن، اولش باورش برام سخت بود اما بعد گفتم خوب معلومه که پسر گلم صدای باباشو می‌شناسه و دل‌ کوچیکش براش تنگ می‌شه.رادین بابایی فردا تو کنفرانس باید سخنرانی‌ کنه،تو این دو روزم حسابی‌ خسته شده بیا تا ...
4 شهريور 1390