بهشت زیر پای مادران است
رادین عزیزم سلام
بالاخره اومدی و ما تو رو در آغوش گرفتیم. اومدی و ما مسئولیت سنگین پدر و مادر شدن رو روی دوش خودمون بیش از پیش احساس کردیم. تو این 39 هفته و 6 روزی که شما تو شکم مامانی بودی اتفاقات زیادی افتاد و من و مامان سعی کردیم دست در دست هم همشو برای تو ثبت کنیم ولی رادینم می خواستم امروز پدرانه اندکی با تو که جگرگوشه نورسیده ام هستی صحبتی کنم. رادینم من دیروز و پریروز (پنجشنبه و جمعه) شاهد اتفاقاتی بودم که خودم رو موظف دانستم حتما در مورد انها با شما صحبت کنم. رادینم، اگه بخوام تمام صحبت هام رو تو یه جمله برات خلاصه کنم اینه "قدر فرشته ای که تو آن را مادر می نامی همیشه بدان". تو نمی دونی پسرم مامان فزناز برای شما چه زحمت هایی کشید و چه درد هایی رو تحمل کرد. نمی دونی در حین تمام دردهایی که داشت وقتی صدای تو رو شنید برای دلداری دادن تو تمام دردها را فراموش کرد و با تو سخن گفت. نمی دونی که دیشب مامان فرناز برای حضور شما تو این دنیا چه فداکاری هایی که نکرد و ...
رادینم خوشحالم، خیلی خوشحالم که مادری داری همچون فرشته مهربان و دوست داشتنی و به خودم می بالم که فرزندم در دامان مادری همچون فرناز تربیت خواهد شد. مامان فرناز با فداکاری و مهربانی های خودش درس های زیادی به من داد و من را بیش از پیش عاشق کرد.
روز تولد شما: جمعه
ساعت: 4:22 صبح
زمان: 27 آبان 1390 - 18 نوامبر 2011
مکان: بیمارستان sant joseph stift Bremen
وزن: 3030 گرم
قد: 48 سانتی متر
دوستت دارم پسرم