دعوا ..... دعوا
رادین خان این کارات داره ثبت میشه ها!!!
یه کم محل بذاری راه دوری نمیره ها!! اصلا بهتر که محل نمی ذاری. آخه تا کی مامان مریم و مامان فرناز بیان بگن چت که تموم شد رادین زد زیر گریه که وااااااای بابام کوووووو!!! آخه یه جور رفتار کن که بشه دلم رو به این حرفا خوش کنم که این همه بهت سواری دادم مفتی نبوده!!!!
اومدی، سواری گرفتی!! پولامو خرج کردی!!! گوشام رو دراز کردی!!! کتکم زدی!!! مجبورم کردی پوشکتو عوض کنم!!! بعد وقتی که رفتی و ازم دور شدی اصلا انگار نه انگار....
اصلا یه وضعی درست کردی رادین خان!!!
وقتی داشتن از من جدات می کردن، همه می گفتن حالا رادین چی بکشه..... بعد که رفتی دیدم همه چی کشیدی به جز....
بگذریم رادین خان.
بذار یکی دو روز دیگه با یه موضوع ویران کننده میام حالت رو میگیرم.
اصلا یه چیز دیگه!!!
بابایی بگو از چی می ترسی تا من همونو برات بگیرم!! یا چی دوس نداری تا برم تو فکرش!!
دوست دارم دوست خوب من