رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

صحبت های من با فسقلیم

دعوا ..... دعوا

1392/9/1 1:06
نویسنده : بابا مهدی
1,363 بازدید
اشتراک گذاری

رادین خان این کارات داره ثبت میشه ها!!!

یه کم محل بذاری راه دوری نمیره ها!! اصلا بهتر که محل نمی ذاری. آخه تا کی مامان مریم و مامان فرناز بیان بگن چت که تموم شد رادین زد زیر گریه که وااااااای بابام کوووووو!!! آخه یه جور رفتار کن که بشه دلم رو به این حرفا خوش کنم که این همه بهت سواری دادم مفتی نبوده!!!!

اومدی، سواری  گرفتی!! پولامو خرج کردی!!! گوشام رو دراز کردی!!! کتکم زدی!!! مجبورم کردی پوشکتو عوض کنم!!! بعد وقتی که رفتی و ازم دور شدی اصلا انگار نه انگار....

اصلا یه وضعی درست کردی رادین خان!!!

وقتی داشتن از من جدات می کردن، همه می گفتن حالا رادین چی بکشه..... بعد که رفتی دیدم همه چی کشیدی به جز....

بگذریم رادین خان.

بذار یکی دو روز دیگه با یه موضوع ویران کننده میام حالت رو میگیرم.

اصلا یه چیز دیگه!!!

بابایی بگو از چی می ترسی تا من همونو برات بگیرم!! یا چی دوس نداری تا برم تو فکرش!!

 

دوست دارم دوست خوب من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

جیران بخشنده
3 آذر 92 20:05
سلام من جیران هستم 14 سالمه و خیلی وقته وب رادین جون رو میخونم پسر خیلی نازی دارید جیران جونم خوش اومدی
جیران بخشنده
6 آذر 92 21:46
سلام یه وب درست کردم خوش حال میشم بهم سر بزنیدhttp://jiji77.niniweblog.com/
مامان نفس طلایی
6 آذر 92 22:58
ای جان
مامانی روژینا
11 آذر 92 13:10
سلام بلاخره ماپسر خوشگلمونو دیدیم به لطف مامان وبابا ماشالا بزرگ واقا شده ها نمیگید ما دلمون برا گل پسر تنگ میشه اخه کجا بودیدین این همه مدت ما اومدیمو شما نبودین خوب گلایه بسه دیگه یه بوس خوشگل برا گل پسرمون
مامانی ارمیا وروجک
13 آذر 92 19:56
سلاااااااااااااااااااااااااام.ماشالله ماشالله چه اقایی شده.رادین جون شما یادت نمیاد وقتی خیلی کوچک بودین خیلی با هم رفیق بودیم.البته الان هم دوستت داریم ها.بووووووووووووووووووووووووووووووووس برا رادین عزیز.