رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

صحبت های من با فسقلیم

رنج نامه

1391/8/11 13:29
نویسنده : بابا مهدی
1,197 بازدید
اشتراک گذاری

سلام رادینکم خوبی؟

دیشب خوابیده بودم، داشتم خواب میدیدم شاعر شدم، من و حافظ و فردوسی و بقیه نشستیم و کل کل شعر و شاعری گذاشتیم، که نوبت به من رسید!!! منم در جوابشون گفتم:

چه خوش گفت مهدی پارسی                بسی رنج بردم در این سال سی

من آنم که نامش بود پهلوان                    که بابا خواندیش ای پسر مهان

همو که نمانده به سر گیسویی              شکسته دماغ و دهن هر سویی

همو که همیشه کشد ناز تو                   گرفته دستت و ببوسد پای تو

ولی تو، تو ای کودک پهلوان                     تو ای زیبای بی نام و نشان

گذاشتی سر بر سینه اش؟                    نوازش بکردی گاهی رخش؟

شنیدی که هر شب دعا می کند؟           به زیر چشم هی نگاهت می کند؟

خدایا من که عمرم برفت                         بگیر جانم و  بده هر چه هست

به این نازنین کودکم گر چه گشت               همه آرزو و همه هستیم

                               *********

به ناگه سیه گشت آسمان                        فرو افتاد از او شی ای گران

به سوی من آمد دوان و دوان                    که گویی تیری از چله­ ی کمان

بخورد بر سرم آن جسم گران                 که ناگه پکید آن خواب گران

دگر من ندیدم به خواب آن شاعران            به جایش بر سر و رو، رادینی خزان

بگشته پوشکش همچو گرز گران               که گوید پدر، ای رستم پهلوان

رسید ساعت درونم خرام و خرام              به نزدیک 2 ای پدر جان جوان

بشد نوبتت خوش بحالت شده                   که رادین امشب بساطت شده

خدایا مرسی که با اومدن این بچه و ضربه هایی که به سرم زد یه سری استعدادام شکوفا شد!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان طلا
11 آبان 91 13:21
وااااااااااااااااااااااااااای خیلی خنده دار بود. میبینم که رادین جون با اومدنت ذوق شعر گفتن هم آوردی هنرمند!
خاله جون احمد
11 آبان 91 13:36
مامان مبینا
11 آبان 91 16:02
چه شعر قشنگی،خیلی خیلی خوب بودآفرین
مامانی وروجک
12 آبان 91 20:48
چه شاعر با ذوقی!
مامان رهام
14 آبان 91 9:00
عالی عالی بود
مامان آرشیدا قند عسل
14 آبان 91 11:32
براووووووو بوس واسه تو پسملی که باعث شدی استعدادهای نهفتاه ماان و بابایی یهو شکوفا بشه.
محيا كوچولو
15 آبان 91 10:42
كلي استعدادها مونده كه حالا حالا بايد شكوفا بشن
مامان کیارش
17 آبان 91 15:09
فاطمه مامان الينا
17 آبان 91 16:11
مي بينم كه منتظر يه تلنگر بودي كه شكوفا بشي.آفرين رادين خوش قدم
مامان تارا و باربد
20 آبان 91 11:25
سلام فسقل پسر چطوری چیزی به تولدت نمونده ها از الان مبارکه بووووووس
مامان رادين
22 آبان 91 13:54
پسر منم رادينه ، همسن رادين شما هم هست، خوشحال شدم وبلاگتو ديدم
مریم مامان عسل
23 آبان 91 4:23
ددی دستتون درد نکنه! عجب مثنوی هفتاد من کاغذی سرودید! دلم برای رادین جون تنگه شده. عکس بذارید لطفا خصوصی دارید
رها
24 آبان 91 14:26
سلام خوبی پسر شیطون بلا؟؟ رادین جون امروز کل ماجرا های امدنت به این دنیا بزرگ شدنت رو خوندم این هم شانس تو که من امروز تایم بیکاری داشتم خوشحالم از اشنای با توی که هنوز کوچک هستی پاک ومعصوم و اشنای با خونوادت رادیناتورالبته به قول بابا جونت .از من یه حرف بشنو تا میتونی مامان فرناز و بابا مهدی رو در اوقات بیکاری اذیتشون کن تا یادشون بیاد خودشون هم یه زمانی همین اندازه بودن و یه کسایی براشون زحمت کشیدن تا بزرگ شدن و به حای رسیدن مامان و بابای رادین دوست ناباب به من مگن شیطنت رو یاد کوچولوتون میدم دD همچنین اقا رادین قدر مامان بابای گلت رو داشته باش امیدوارم جمع 3 نفرتون سالم شاد موفق و پیروز باشه
فریبا مامان حسام
27 آبان 91 9:30
تولد رادین کوچولو مبارک. حسام منم دقیقا همین روز به دنیا اومده. اگه با تبادل لینک موافقید بهم خبر بدید.
نازنین (مامان ثنا)
27 آبان 91 11:42
ای گل ناز کوچک تولدت مبارک
مامانی وروجک
27 آبان 91 22:45
سلام رادین جوجوی نازنازی خودم.فکر کنم امروز تولدت باشه چون زیاد با ارمیا تفاوت نداشت تولدت.گلم تولدت مبارک
مامانی وروجک
27 آبان 91 22:51
درست حدس زده بودم هوراااااااااااااااااا.اسمت تو لیست متولدین امروز بود.عزیزمن گل من تولدت مبارک تولدت مبارک. مامان و باباش :بابا تولده بیاین و اپ کنید دیگه دلمون برا شاه پسر تنگید
منا مامان یسنا
30 آبان 91 11:23
سلام بلاخره اپ شدم منتظرتونم
یاس مین
1 آذر 91 19:51
سلام سلام به بابا مامان رادین که دوباره تنبل شدن تو اپ کردن اخه رادین من از دست شما دوتا چی میکشه فداش بهم بابا رادین فکر کنم دباره کارت به تاخیر نامه کشیدها زود بیا دیگه عکسای یه پسر بلا رو بزار دلم بهش تنگ شده رادین جونم سر این بابا مامان تنبلت داد بکش بیان اینجا عکست بزارن دیگه کشته مردهات زیاد دارن میشنا خاله
مامانی وروجک
2 آذر 91 19:57
وااااااااااااااااای چه مامان و بابای پر مشغله ای!چرا از تولد گل پسری چیزی ننوشتید؟