بالاخره ثبتت کردم
سلام کوچولوی من،
دیروز سه شنبه 29 آذر بالاخره طبق وقتی که از سفارت گرفته بودم قرار بود برم هامبورگ که ثبتت کنم. ساعت 5 صبح از خواب بیدار شدم البته اگه شازده برامون خوابم گذاشته باشن!!!! سرمای هوا خیلی زیاد بود و باد برف ریزه ها رو به صورتم میزد ولی همش به فکر این بودم که از قطار جا نمونم و به وقتی که گرفته بودم برسم تا گل پسرم بیش از این بی شناسنامه نمونه!!!
وقتی به سفارت رسیدم حدود ساعت 8:30 صبح بود و تقریبا هیچکی اونجا نبود. رفتم به باجه 3 که مخصوص شناسنامه بود و تمام فرم هایی که از قبل پر کرده بودم رو تحویل دادم و منتظر نشستم. نیم ساعت بعد شناسنامه رادین خان به ثبت رسید و دادن دست من. من که از خوشحالی اشک تو چشمام جمع شده بود سریع برا پاسپورتت اقدام کردم و یه عکس کوچولوی بامزه که من و مامان ازت گرفته بودیم رو توش برات زدن!!!
بعد از گرفتن گذرنامه سریع رفتم ایران ایر و بلیط اولین سفر عمرت رو گرفتم که انشاالله چند ماه دیگه ببرمت و ایران رو بهت نشون بدم.
راستی یه جشن کوچولو هم بعد از ظهر گرفتیم که یه عکس از اون رو برات اینجا میذارم. دوست دارم رادینم.