پسرم دیروز سالگرد ازدواج من و مامانت بود
یه مدتیه که میدونیم بابا پسر دار شده و هر روز با اینکه میدونم چه سختیا و مشکلاتی منتظرمه به امید قشنگیایی که تو قراره برام بیاری چشم براهت نشستم. ما ماهی یه بار میاییم میبینیمت و بهت سر میزنیم. راستش فهمیدم یکم از همون اولش به مامانت رفتیو محیط خوبی برا خوابیدن خودت درست کردی. آخه پسرم تو الان از کجا فهمیدی که میتونی از جفتت به عنوان بالش استفاده کنی هان؟؟!!! خب بگذریم امروز اومدم پیشت تا باهات یکمی حرف بزنم. میدونی امروز 135 امین روز زندگیته و حدودا 145 روز دیگه میگیرمت تو بغلم (اگه زنده بودم). پسرم دیروز سالگرد ازدواج من و مامانت بود و ماما ن مریم و بابا احمد برامون کلی کادو گرفتن و جشن گرفتن و ... امیدوارم سال بعدی این جشن ی...