بازگشت دوباره
سلام رادین عزیزم
ببخشید که مدتی نیومده بودم اینجا!! میدونی سال 93 بالاخره اومدیم ایران و بابایی اینقدر مشغول دویدن و نرسیدن شد که یادش رفت برای درد و دل بیاد پیش تو.
تو این مدت اتفاقای زیادی افتاد.
فقط تنها چیزی که میتونم بهت بگم اینه که بابایی اتفاقی زنده است و توانش خیلی کم شده و اصلا مثل سابق نیست. خودم میدونم عزیزم تو این سه چهار سال پدر خوبی برات نبودم. البته همیشه دوست داشتم و دارم ولی نشد که نشد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی