سفر آقا رادین به Wismar
سلام بامرام
آخه این درسته!!؟؟!! حالا ما یه گله ازت کردیم، ولمون کردی و تنهامون گذاشتی؟
نمیگی آخه بابایی بدون مامانی و شما این ١٦ روز رو چطور بگذرونه!!!؟؟؟
آخه من که هنوز شما به مقصد نرسیده دلم براتون تنگ شده!!! چکار کنم با بقیش؟؟
من که تنها دلخوشیم شما بودید. حالا باید ١٦ روز رو یه جوری تحمل کنم.
خوب مامانی هم الان کلی استرس داره!! آقا رادین تو مرد منی ازت میخوام مراقب مامانی باشی. سعی کن به مامانی کمک کنی تا بتونه این دوره کلاساشا با موفقیت بگذرونه و با کارنامه قبولی برگرده. من که خیلی بهش امید دارم البته اگه شما بذاری!!!
فرنازم میدونم تو هم الان همین حس رو داری. ولی لازمه موفقیت سختی کشیدنه. من همیشه شاهد تلاشهای تو برای موفقیتت بودم و برای اون ها ارزش زیادی قائلم. امیدوارم با دست پر پیشم برگردی و جواب تمام تلاش های شبانه روزیت را بگیری تا من هم بتونم با ارامش بیشتری ادامه بدم.
بی صبرانه منتظر اتفاقات شیرینی هستم و همه جوره حمایتت میکنم.
پناهت
مهدی