رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

صحبت های من با فسقلیم

من و عسکام...

1391/7/4 22:42
نویسنده : بابا مهدی
2,077 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای مرهبون خودم.

بعد از اینکه این مامانی و بابایی اومدن اینجا و کلی افشاگری کردن و آبلوی منو بردن منم تصمیم گرفتم یه سری از عسکامو منتشر کنم تا صحبت های مامانی و بابایی در حاشیه قرار بگیله.

 

این شما و این هم عسکای من

 

یعنی من عاشق ماشین سواریم

 

سبد خرید سواری هم بدک نیست بعضی وقتا

 

اینجا هم آمستردامه بیچاره مامانی و بابایی کلی گشتن تا این چندتا دونه گل رو پیدا کردن و منو گذاشتن کنارش.آخه بیچاره ها خورد تو ذوقشون وقتی دیدن خیلی هم تو هلند از گل و گیاه خبری نیست.فکر کنم اینا توی توهماتشون فکر می کردن الان وارد یه جایی مثل بهشت می شن و همینطور گل و بلبله که از سر و کولشون بالا می ره (هه هه هه)

http://www.niniweblog.com/upl/fesghely/13485782559.jpg

من و عموو انیشتین تو موزه ی مادام تسوآ.البنه بقیه شخصیت های معروف سیاسی و هنری از چرچیل و نیچه و اوباما گرفته تا چارلی چاپلین و آجلینا جولی هم با من عکس انداختن ولی به خاطر یه سری  مسایل سیاسی امنیتی فعلا منتشرشون نمی کنم...

http://www.niniweblog.com/upl/fesghely/13485783928.jpg

اینحا هم یه حوض باحال مخصوص بچه ها توی یه پارک بزرگ وسط آمستردام بود که من توش کلی آب بازی کردم.جای همتون خالی بود.

http://www.niniweblog.com/upl/fesghely/13485782945.jpg

 

http://www.niniweblog.com/upl/fesghely/13485782805.jpg

اینم یه تاب بازی حسابی بعد از آب بازی

http://www.niniweblog.com/upl/fesghely/13485783558.jpg

 

http://www.niniweblog.com/upl/fesghely/13485783663.jpg

اینم من و دست سوخته و چشمای پر  از خواب

http://www.niniweblog.com/upl/fesghely/13485784065.jpg

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مریم مامان عسل
4 مهر 91 17:32
عزیززززززم الهی بمیرم واسه دست کوچولوت که سوخته! چقدر دردت گرفته ناز من! خاله جون ماشالله به جونت خوب یکم کمتر شیطونی کن! واااای که چقدر عکسای خوشملی گذاشتی! با اون همه علاقه ای که به سی دی های بیبی انیشتین داری احتمالا قراره جای عمو انیشتین رو بگیری عزیزم. قربون تاب سواری و ذوق زدنات! اون حوض آب بچه ها خیلی باحال بود. ایشالا همیشه به گردش و سفر باشید.
سمانه مامان اوا
4 مهر 91 19:01
ماشالا خاله جون چه بزرگ شدی.....بوسسسسسسسسس عزیزم 10 ماهگیت هممبارک باشه گل پسر
مامان وروجک
4 مهر 91 22:12
الهی من فدای اون دست باند پیچی شده ت برم.عزیزم دیگه واسه خودت مردی شدی ها!به چه ذوقی هم کرده با انشتین عکس انداخته.یه دنیا بوووووووووووووووووووووووووووس
مامان مبینا
4 مهر 91 23:26
کلی لایک کلی بوس برای رادین خوشگل،آب تنی خوش گذشت عزیز خاله؟
مامان تارا و باربد
5 مهر 91 12:04
کلا من عاشق تموم عکسات شدم گل پسرشمکو
مامان نفس طلایی
5 مهر 91 16:19
ای جانم ستاره ... ماشالله چقدر بزرگ شدی ... چه عکسای نازی گرفتی هاااا
یاس مین
5 مهر 91 23:39
سلام سلام وای این بچه چه نازه خوردنی میدینش دستم میخوام بچلونمش این قد بوسش کنم خیلی نازه هههههههه
مامان طلا
6 مهر 91 11:05
جیگر طلا چه بانمک بود عکسات


مرسی خاله جون
مامان رهام
11 مهر 91 11:01
سلام دوستای خوبم خوبید؟ خاله فدات شه چقد ناراحت شدم دیدم دستت سوخته عزیزم.در ضمن عکسات فوق العاده بودچه تاپ باحالی